روزها

جایی برای نوشتن

روزها

جایی برای نوشتن

دچار

پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۴۱ ب.ظ

 این روزها، آدم ها، خیلی از دردهایشان را نمی گویند، می نویسند. من هم فکر می کنم، خیلی از دردها اصلا قابلیت گفته شدن ندارند. همان بهتر که کاغذ، بار سنگین این حرف ها را به دوش بکشند. چون گوش کسی، تاب شنیدنشان را ندارد. پای دل که وسط می آید، دنبالش، سرگردانی است، رنج است، کوری است، باران است، کار عشق است. عشق چه می کند جز نابودی؟ نابودی، نهایت لذتی است که عشق نصیب دل می کند. چه لذتی از آن بالاتر؟ باید سوخت. باید خاکستر شد. با باد رفت به سوی معشوق.  تا خاکسترها کم کم تمام شوند. وگرنه دل جز عاشقی به چه کار آید. بی عشق، دل بخوابد. بمیرد. دل، باید بال بال بزند، تا زنده بماند. وگرنه، مثل ماهی به خاک بیفتد. 

  • شهر خوب
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
free hit counter